پا به عرصه رسالت نهادن

مردی از تبار انسان، از میان نور و ایمان. مردی از غار نهان پا به عرصه رسالت نهاد. او که خردها را به تفکر واداشت و خرافه ها را در هم شکست. مردی از جنس باران، نادانی جهل را شست و عاطفه ها را به دنیا معرفی کرد. او که هوس پرستی را به خداپرستی بدل ساخت و جهان را از رقص شمشیرهای نادانی رهاند. مردی که زن را عزت بخشید و دخترکان را به آغوش گرم مادرانه بازگرداند تا در سرمای خاک، زنده زنده جان ندهند. مردی از جنس باران، شست هر آنچه را در اسارت جهالت تیره و غبارآلود شده بود.

مردی از جنس باران لبخند بر لب ها نشاند و دست گرم و نوازشگرش را بر سر کودکان بی پدر کشید، تا عاطفه خفته را در هر انسانی از آن دیار بیدار کند. آن مرد آمد تا درون خویشتن هر مرد و زن را به یادش بیندازد و سینه ها را به عشق بخروشاند. منجی بزرگ بشر، ارزش های اخلاقی را به جهانیان معرفی کرد و آیین زندگی را به ما هدیه داد. مردی از جنس باران، آمد تا دنیا را از گرد هر پلیدی بشوید و تنفس را پاک گرداند. درود بی کران خداوندی بر روان پاکش باد!

 

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.